تحولات منطقه

آذرنگ گفت:پیش‌تر در تئاتر کارگردانی کرده بودم؛ اما در مدیوم سینما می‌دانستم که وارد راه سختی می‌شوم. حقیقتا نمی‌دانستم که تا این حد سخت‌کوشی را توامان نیاز دارد.

می‌دانستم با فیلمسازی وارد راه سختی می‌شوم/ موضوع «روزی روزگاری آبادان» میرایی ندارد
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، نشست پرسش و پاسخ فیلم «روزی روزگاری آبادان» با حضور حمیدرضا آذرنگ (کارگردان)، علی اوجی (تهیه‌کننده)، فاطمه معتمد آریا، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ (بازیگر)، سپیده عبدالوهاب (تدوین‌گر)، بابک بنی اردلان (صدابردار)، سهیل دانش‌اشراقی (طراح صحنه) و با اجرای محمدرضا مقدسیان بعدازظهر امروز ، پنج‌شنبه ۱۶ بهمن ماه در مرکز همایش‌های برج میلاد برگزار شد.

علی اوجی در ابتدای این نشست اظهار کرد: این روزها ما مشغول فیلمبرداری آخرین کار «مسعود کیمیایی» هستیم و در آن‌جا مرتب چک شده و تست می‌دهیم. امیدوارم هرچه سریع‌تر واکسنی معتبر تهیه شود.

اوجی درباره همکاری در این پروژه گفت: همکاری در این فیلم حدود یک سال و نیم قبل به من پیشنهاد شد که در آن زمان خود آقای آذرنگ می‌خواست در آن بازی کند که با مخالفت من همکاری ما منتفی شد. دوباره من از سوی آقای اسکندری، آذرنگ و تنابنده به این پروژه دعوت شدم و تصمیم به تولید آن گرفتیم. 

تهیه‌کننده «روزی روزگاری آبادان» افزود: به دلیل شیوع ویروس کرونا و رعایت پروتکل‌های بهداشتی مجبور شدیم لوکیشن‌های مربوط به آبادان را در تهران فیلمبرداری کنیم.

او خاطرنشان کرد: در آن زمان محسن تنابنده از بازی در کار جدید اصغر فرهادی برگشته بودند و به محض این که تستشان مثبت شد ما از تمامی عوامل تست گرفتیم که تستشان منفی بود.

در ادامه آذرنگ درباره هدفش از ساخت این فیلم توضیح داد: اگر فیلم نتوانسته هدفش را بیان کند من اینجا هر چه بگویم توجیه است. روز اول جنگ آمریکا و عراق یک موشک به اشتباه به انبارهای شرکت نفت آبادان برخورد کرد که البته تلفاتی نداشت اما من خیال‌پردازی کردم. این اتفاق که حاکی از خطای انسانی بود می‌توانست برای خانواده‌ای رخ بدهد.

او با اشاره به اینکه قبلا این موضوع را در صحنه تئاتر کار کرده بودم، افزود: برعکس تمام دنیا که بقای یک نمایش می‌تواند تا سال‌ها به طول بیانجامد در ایران در نهایت ۳۰ روز به درازا می‌کشد. ما دوست داریم که حرف‌مان را با تعداد مخاطب بیشتری به اشتراک بگذاریم. من فکر می‌کردم این موضوع کهنگی و میرایی ندارد و با توجه به زیاده‌خواهی انسانی که به جنگ منتج می‌شود، دوست داشتم فیلم آن را بسازم.

در ادامه نشست «فاطمه معتمد آریا» با تسلیت درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان، درباره پذیرفتن نقش خود در این فیلم، گفت: سابقه تئاتری من با آقای آذرنگ و سابقه همکاری ما در فیلم «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی باعث شد که جدی‌تر به پیشنهاد حضور در این فیلم فکر کنم.

او افزود: این فیلم فراز و نشیب‌های بسیاری در پیدا کردن تهیه‌کننده و بازیگر داشت؛ اما برای من از جاذبه بسیاری برخوردار بود. فکر می‌کنم نگاه این فیلم بیشتر خانوادگی است و همه با هم هماهنگ هستند و یک بازیگر به تنهایی به چشم نمی‌آید.

آذرنگ درباره حضور معتمدآریا در این اثر توضیح داد: فاطمه معتمدآریا پای این کار ایستاد و من بسیار از ایشان ممنونم. اگر یک بازیگر عزیزترین اطرافیانش را هم از دست دهد بازهم باید در کار حضور داشته باشد و این سختی کار یک بازیگر است. فاطمه معتمدآریا یکی از زیباترین لحظه‌های زندگی‌اش را که به دنیا آمدن نوه‌اش بود، به خاطر این فیلم ندیده گرفت و من از او بسیار ممنونم.

آذرنگ درباره اولویت میان کارگردانی و بازیگری نیز بیان کرد: من از آینده خبر ندارم. پیش‌تر در تئاتر کارگردانی کرده بودم؛ اما در مدیوم سینما می‌دانستم که وارد راه سختی می‌شوم. حقیقتا نمی‌دانستم که تا این حد سخت‌کوشی را توامان نیاز دارد.

او افزود: کارگردانی، مجموعه‌ای از  تخصص‌هاست که باید با همه آن‌ها به تعادل برسی. هنوز تصمیمی برای ساخت فیلم دوم ندارم، حتی جسارتش را هم ندارم. به نوعی در حال گذراندن دوران نقاهت و مدهوشی بعد از ساخت کار هستم. امیدوارم برای ادامه این مسیر لیاقت داشته باشم.

کارگردان «روزی روزگاری آبادان» ادامه داد: پیشنهادهای اجرایی هر اثری در خودش مستتر است. «روزی روزگاری آبادان» نیز در همین حدود کار نیاز داشت و خود قصه شرایط را ایجاب می‌کرد.

در ادامه سپیده عبدالوهاب که به عنوان تدوین‌گر در این فیلم حضور داشت، بیان کرد: با حمیدرضا آذرنگ کار کردن برای هر تدوینگری به منزله یک شانس به حساب می‌آید و این را بدون اغراق می‌گویم. تدوین این کار برای من بسیار آسان و لذت‌بخش بود.

حسام ناصری نیز درباره آهنگسازی فیلم «روزی روزگاری آبادان» اظهار کرد: از کارگردان و تهیه‌کننده کار بسیار ممنونم که به من اعتماد کردند. حمیدرضا آذرنگ بسیار باحوصله و تواضع من را همراهی و راهنمایی ‌کردند. به عنوان تجربه اول برایم کاری جذاب و هیجان‌انگیز بود.

او افزود: این فیلم فضایی دوگانه داشت و درواقع دو نیمه را روایت می‌کرد، اما از نیمه دوم که فضا می‌شکند کاربرد موسیقی بیشتر می‌شود.

سهیل دانش اشراقی درباره طراح صحنه و لباس فیلم توضیح داد: ما حدود یک سال و نیم درگیر این پروژه بودیم که در نهایت با حضور آقای اوجی، این کار شروع شد. کرونا و شرایط موجود امکان فیلمبرداری در آبادان را از ما سلب کرد و ما مجبور شدیم که در تهران دکور بسازیم و نتوانستیم حتی یک پلان هم در آبادان بگیریم. باید بگویم جای مسعود سلامی، مدیر فیلمبرداری نیز خالی است و کار کردن با او برایم لذتبخش بود.

اوجی با بیان اینکه من این اثر با یکی از همراه‌ترین کارگردانان ایران کار کردم، افزود: او به قدری همراه و هماهنگ بود که ما هیچ مشکلی نداشتیم. جذب سرمایه و پیدا کردن پول برای یک اثر مستقل بسیار کاری سختی است و من از سرمایه‌گذار کارمان تشکر می‌کنم.

او در ادامه از فاطمه معتمدآریا هم تشکر کرد و گفت: ما ایشان را در این فیلم بسیار اذیت کردیم. هم به دنیا آمدن نوه‌شان را ندیدند و هم به دلیل ویروس کرونا یک سال پای این کار ایستادند.

الهام شفیعی با بیان اینکه حضور در این اثر اولین تجربه سینمایی‌ام بود، افزود: بسیار خوشحالم که در اولین تجربه سینمایی‌ام در کنار استادان خودم کار کردم و کنار کسانی ایستادم که الگوهای من هستند. چندسالی می‌شود که کار تئاتر می‌کنم اما این اولین تجربه تصویری من بود.

هیراد آذرنگ که به عنوان بازیگر در «روزی روزگاری آبادان» ایفای نقش کرده است، گفت: یکی از بزرگ‌ترین افتخارات زندگی‌ام «فرزند حمیدرضا آذرنگ بودن» است که از او بسیار آموخته‌ام. خوشحالم که در ماه تولدم در کنار عوامل «روزی روزگاری آبادان» هستم و از پدرم ممنونم که به من اعتماد کرد و این نقش را به من سپرد.

حمیدرضا آذرنگ در ادامه بیان کرد: در طول فیلم من بدترین پدر دنیا برای هیراد بودم و به او بسیار سخت گرفتم. من از او عذرخواهی می‌کنم به خاطر رفتارهایم چون فقط می‌خواستم به او بیاموزم که این حرفه بی‌رحم است و باید ایستادگی کرد.

آذرنگ در ادامه نشست درباره مابه ازای واقعی قصه این فیلم، گفت: ۲۹ اسفند ۸۱ این موشک به آبادان اصابت کرده بود.

او ادامه داد: دنیا بی‌رحمانه به سمتی می‌رود و پدیده‌های شوم انسانیت را به ما می‌آموزند. مثل قرنطینه در دوران کرونا که چیزهای زیادی از جمله احترام به حقوق شخصی همدیگر را به ما آموخت.

معتمدآریا در پاسخ به این سئوال که آیا آینده گفتمان موشک‌هاست، گفت: آینده شکلی بسیار مبهم و پیچیده دارد، به نظرم به جای این که به آینده فکر کنیم باید به لحظه فکر کنیم، همدیگر را دوست داشته باشیم و به یکدیگر مهربانی کنیم.

در ادامه آذرنگ توضیح داد: من فکر می‌کنم موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریف‌تر از بسیاری از سیاستمداران امروز است که برای انسان‌ها دل نمی‌سوزانند و دلشان به رحم نمی‌آید.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.